ترجمه رمان چشمان تاریکی (پیش بینی و سرانجام کرونا)
ترجمه رمان چشمان تاریکی (پیش بینی و سرانجام کرونا)
رمان چشمان تاریکی:
بهترین آرزوی یک مادر_ یا بدترین کابوسش_ در این رمان ترسناک به حقیقت میپیوندند.
تینا ایواز پس از مرگ مصیبت بار پسرش دنی، سالی مملو از اندوه و عذاب را سپری میکند. اما اکنون، بعد از یک سال نمایشش در وگاس به جایگاهی ممتاز میرسد که به تینا مجالی می دهد تا به این بیاندیشد که بهترین زمان برای شروعی دوباره است. شاید برای همیشه بتواند بر غم و اندوهش فائق آید.
اما پیغامی برای تینا آمده بود، در اتاق دنی و روی تخت سیاهش نقش بسته بود: “زنده است”. دو واژه او را به سفری هولناک میفرستند، از زرق و برق لاس وگاس به سایههای سرد کوه های سیرا، جایی که رازی مخوف را برملا می کند . . .